استاد ربيع صادقي



ملا حسينقلي شوندي مشهور به ملا حسينقلي همداني به سال 1239 قمري در روستاي شوند درجزين از توابع رزن متولد شد. نسب وي به صحابي مشهور پيامبر اسلام، جابربن عبدالله انصاري باز مي‌گردد.

در کتاب «بزرگان و سخن سرايان همدان» آمده است: «در زادگاه وي، شوَند درگزين جمع زيادي از نوادگان جابر زندگي مي‌کنند. نزد آنان جامه‌اي از حضرت علي است. هرگاه مرض طاعون در آن منطقه و روستاهاي اطراف پيدا مي‌شده آن جامه را در آبي شستشو مي‌دادند و به عنوان تبرک از آن آب مي‌نوشيدند . کساني که از آن آب مي‌نوشيدند، به طاعون مبتلا نمي‌شدند. آن گاه که شاه عباس صفوي از اين موضوع مطلع گرديد، مقداري از اين لباس را جهت تبرک از آنان گرفت. اين جامه‌اي است که علي آن را به جابر، جدّ اعلاي همداني هديه کرده است.»

همداني فرزند رمضان علي چوپان بود که بعد به شغل پينه دوزي (کفاشي) روي آورد. در اوايل زندگي، رمضان علي از داشتن فرزند محروم بود. تا اين که توفيق زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ براي او حاصل شد. رمضان علي در کنار بارگاه ملکوتي امام حسين ـ عليه السلام ـ نذر کرد که اگر خداوند متعال فرزند پسري به او عنايت کند، نامش را در زمره غلامان آن حضرت ثبت کند و او را براي ترويج مذهب جعفري تربيت کند. پس از مراجعت از کربلا، دعاي او به هدف اجابت رسيد و نذرش مقبول درگاه خداوندي قرار گرفت. خداوند متعال به او دو فرزند پسر عنايت کرد که اولي را حسينقلي و فرزند دوم را کريم قلي (بنده خدا) ناميد. رمضان علي علاقه شديدي به روحانيت داشت. آرزويش اين بود که فرزندانش از عالمان دين محسوب شوند.[نيازمند منبع] پدرش او را به تهران فرستاد تا به تحصيل علم پرداخته و در زمره? عالمان درآيد. وي در تهران نزد شيخ عبدالحسين تهراني تحصيل کرد. همچنين مدتي در سبزوار شاگرد حکيم ملاهادي سبزواري بود و بعد از آن راهي عتبات گرديد. ملا حسينقلي در نجف به درس شيخ مرتضي انصاري حاضر شد و بعد از چندي با آقا سيد علي شوشتري آشنا گرديد و زير نظر او به سلوک پرداخت.

به نقل از حسن زاده آملي؛ چون شيخ انصاري از دنيا رحلت کرد همداني در پي نوشتن مطالب اصوليه و فقهيه شيخ انصاري شد، مرحوم شوشتري او را منع کرد و گفت: اين کار تو نيست، ديگران هستند اين کار را بکنند، شما بايد مستعدين را دريابيد. وي سيصد نفر را به طوري تربيت کرد که هر يک از اولياء الله شدند، از آن جمله: شيخ محمد بهاري، سيد احمد کربلايي، ميرزا جواد ملکي تبريزي، شيخ علي زاهد قمي، سيد عبدالغفار مازندراني.

شاگردان

شاگردان مکتب ملاحسين‌قلي را بيش از سيصد نفر ذکر کرده‌اند که نام چند تن از سرآمدان آنان بدين قرار است:

سيد احمد کربلايي

سيد ابوالقاسم اصفهاني (دامادش)

سيد آقا دولت آبادي

شيخ محمد بهاري

شيخ باقر قاموسي

ميرزا جواد ملکي تبريزي

سيد محمد سعيد حبوبي

شيخ آق تبريزي

شيخ علي (پسرش)

شيخ علي زاهد قمي

سيد محمود طالقاني نجفي

شيخ موسي شراره

آيت‌الله شيخ محمدرضا تنکابني

سيد جمال الدين اسدآبادي

ملا محمد کاظم خراساني

شيخ آق تبريزي





  نسخه مناسب چاپ | خروجي word | ايميل |


بهترين راه ها براي درمان عصبانيت و خشم


از توپ استرس استفاده کنيد:


استفاده از توپ استرس، مي تواند کمک کند تا از خشم فوري رها شويد . زيرا کمک مي کند تا يک گروه از عضلات را فشرده و دوباره آزاد کنيد و به شما براي داشتن آرامش کمک خواهد کرد. پس از فشردن توپ، مچ و بازوي شما درد خواهد گرفت،و مغزتان اندروفين آزاد مي کند، يک ماده شيميايي است که بدن براي از بين بردن استرس از آن استفاده مي کند.


16. تا 10 بشماريد:


اين يک ترفند قديمي است که براي آرام شدن زمان به شما مي دهد. به طوري که مي توانيد بهتر و راحت تر فکر کنيد و در مواقعي که عصباني هستيد، انگيزه اي براي ضربه زدن به ديگران نداشته باشيد. هنگامي که عصباني هستيد، قبل از صحبت کردن تا 10 يا حتي بيشتر بشماريد. اين يک روش بسيار ساده براي آرام شدن و حواس پرتي است.


.يک عبارت آرامبخش را تکرار کنيد:


هنگامي که در آستانه عصباني شدن قرار مي گيريد، از کلماتي مانند آرام باش، آسان بگير استفاده کنيد و مدام با خود تکرار نماييد. زماني که چنين عباراتي را آرام و بارها و بارها تکرار مي کنيد، سيگنال هايي را به مغز و اعصاب ارسال مي کنيد، که به آرام شدن ذهن و بدن شما کمک مي کند.


در آخر و در صورت نياز به درمانگاه مراجعه کنيد تا به شما کمک کند که در برابر خشم، بهترين عملکرد را داشته باشيد و به خود و سلامتي تان آسيب نزنيد.


 


 


اربعين در لغت به معني چهلم است و در اصطلاح به بيستم صفر 61 هجري قمري، چهلمين روز جان باختن حسين بن علي فرزند علي بن ابي طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شيعيان اطلاق مي‌گردد. اربعين، مطابق نظر شيخ مفيد در مسارالشيعه[1] و شاگردش شيخ طوسي در مصباح المتهجد،[2] زمان بازگشت اهل حرم از شام (دمشق) به مدينه است. همچنين بنا بر نقل ايشان، جابر بن عبدالله انصاري صحابي برجسته محمد به عنوان نخستين زائر حسين بن علي، يا لااقل از نخستين زائران او، در اين روز وارد کربلا شده و زيارت اربعين را بجا آورده‌است.[3] ابراهيم آيتي نيز مي‌نويسد: «جابر بن عبدالله انصاري … بيستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و سنت زيارت اربعين امام به دست او تأسيس گرديد».[4] بر اين اساس «از همان آغاز که تاريخش معلوم نيست، شيعيان به حرمت آن، زيارت اربعين مي‌خوانده‌اند.»[5]زيارت اربعين تنها درباره? حسين بن علي وارد شده و هيچ پيشينه‌اي را نمي‌توان براي اربعين و اعمال مربوط به اين روز تا پيش از حادثه عاشورا تصديق کرد و اين ويژگي و امتياز، تنها براي حسين بن علي دانسته شده‌است.[6] در تقويم رسمي ايران اين روز تعطيل مي‌باشد.





پبته در باب علت اهميت اين روز نزد عرف شيعيان، برخي گزارش‌هاي تاريخي مبني بر حضور بازماندگان اهل بيت امام در کربلا در روز اربعين از عوامل توجه خاص ايشان به اربعين است. در برخي منابع تاريخي مانند کتاب نزهه ااهد اسيران شام يعني بازماندگان کشته‌شدگان کربلا در چهلمين روز کشته شدن حسين بن علي به کربلا رسيدند.[7] اگرچه نه‌تنها اين مطلب در متون تاريخي پيش‌تر از قرن هفتم هجري نيامده است، با تصريح متقدميني مانند شيخ مفيد که بازگشت اسرا را به مدينه دانسته‌اند نيز در تضاد است.[3]




سه روايت و گزارش در موضوع اربعين حسين بن علي آمده است:


زيارت اول روايت حسن عسکري: «علامات المؤمنين خمس: صلاةُ الإحدي و الخمسين، و زيارةُ الاربعين، والتـَختم في اليَمين، و تـَعفيرُ الجبين، و الجهر بِبِسم الله الرحمن الرحيم: علامات مؤمن پنج چيز است: اقامه پنجاه و يک رکعت نماز در شبانه روز (هفده رکعت واجب و سي و چهار رکعت نافله)، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست کردن، جبين را در سجده بر خاک گذاشتن، در نماز بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن.» که شيخ طوسي در کتاب تهذيب الاحکام[8] و شيخ حرّ عاملي در وسائل الشيعه[9] اين روايت را آورده‌اند. اين روايت، اهميت زيارت اربعين را آن هم در کنار اقامه نماز به عنوان يکي از نشانه‌هاي مؤمن يا ايمان بيان مي‌کند و اگر لفظ مؤمن به معني شيعه باشد، زيارت اربعين هم از نشانه‌هاي شيعه بودن خواهد بود. همان‌طور که سجده بر خاک داشتن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در نماز هم تقريباً از مختصات شيعيان است.[نيازمند منبع]


در اين گزارش به متن خاصي براي زيارت اربعين اشاره نشده و مي‌توان اينطور برداشت کرد که مطلق زيارت به معناي عرفيِ آن، در روز اربعين داراي اين ويژگي است که زائر را داراي نشان ايمان مي‌نمايد. خصوصاً با ضميمه روايات ديگر که زيارت اباعبدالله را مختص به حضور در کربلا ندانسته و بر سلام از راه دور هم زيارت اطلاق کرده‌اند.[10] براي نمونه: «قال اباعبدالله: إصعد فوق سطحک، ثم التفت يمنة و يسرة، ثم ترفع رأسک إلي السماء، ثم تنحو نحو القبر فتقول: السلام عليک ياأباعبدالله السلام عليک ورحمة الله وبرکاته، تکتب لک زورة، واورة حجة وعمرة»[11] پس مي‌توان اين نتيجه را گرفت که سلام و درودي که در روز اربعين به سمت حضرت صادر شود، إن شاء الله گوينده را مزين به زينت و علامت ايمان مي‌گرداند. البته ممکن است گفته شود ذکر حضرت عسکري از لفظ اربعين در اين سخن، اشاره به سخن جدّش جعفر صادق باشد که زيارتي را تعليم صفوان کرده‌اند. آن همان متن معروف زيارت اربعين در مفاتيح‌الجنان است و در روايت سوم خواهد آمد. در نتيجه خواندن اين زيارت از نشانه‌هاي ايمان خواهد بود. لکن اين احتمال بعيد به نظر مي‌رسد چراکه القاي خطاب حضرت عسکري وماً به آگاهان از روايت جعفر صادق نبوده‌است، لذا اين روايت، سخن و بيان جديدي دانسته


عمليات امام مهدي (عج)

 اين عمليات در تاريخ 26 اسفند 1359 با هدف عقب راندن دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد انجام شد. اين عمليات به منظور انهدام دشمن در غرب سوسنگرد تا روستاي احيمر طراحي شد سپاه و بسيج با پشتيباني ارتش حمله را آغاز كردند. دو ساعت بعد يعني در ساعت 10 صبح عمليات با موفقيت انجام شد. و رزمندگان كه نمي خواستند در مواضع جديد استقرار يابند به عقب بازگشتند.

آغاز عملياتهاي غير كلاسيك محدود :

پس از آنكه فرماندهان ايراني دريافتند كه با جنگهاي كلاسيك و شيوه‌هاي شناخته شده نمي‌توان كاري را از پيش برد ، طرح عملياتهاي چريكي و غير كلاسيك را به اجرا گذاشتند .
نخستين گام در اين راستا ،در 26 اسفند ماه 1359 و پس از دو ماه از آخرين تهاجم ناموفق ايران به قواي عراق برداشته شد .
براساس طرحي به نام «امام مهدي (عج)» كه توسط شهيد حسن باقري طراحي شده بود مقرر شد تا برادران سپاه با استعداد 200 حمله‌ور و با سلاحهاي معمولي و آر – پي - جي ،‌از چهار محور به نيروهاي عراقي در غرب سوسنگرد حمله كنند.
حمله در ساعت 7 و30 دقيقه صبح آغاز شد . دشمن غافلگير شده و عمليات با سرعت غير قابل تصوري پيش مي رفت .
با انهدام يك گردان تانك و يك گردان مكانيزه دشمن ، نيروهاي خودي به پيروزي رسيدند . اما به علت عدم تجربه كافي نيروها در اين گونه عملياتها و فقدان نيروي جايگزين براي تثبيت مواضع آزاد شده ، پس از گذشت يكي دو روز ، عراقيها به مواضع پيشين خود بازگشتند .
با اين وجود ، پس از گذشت 6 ماه از جنگ و هجوم همه جانبه ارتش عراق به خاك ايران ، نخستين پيروزي روحيه بخش براي رزمندگان ايراني به دست آمد . در جريان اين عمليات محدود تعدادي 168 تن كشته و زخمي و اسير شدند . همچنين 13 تن از نيروهاي عمل كننده سپاه پاسداران به شهادت رسيدند. و اين چنين سرآغاز عملياتهاي (‌محدود )غير كلاسيك جنگ ، با موفقيت به اتمام رسيد.
« اسحق عزيزي » طراح اين عمليات كه فرمانده گردان بود و بعدها به شهادت رسيد ، توانست در حالي كه عراقيها در مجاورت ديوارهاي شهر سوسنگرد ، حضور داشتند - با كندن چندين كانال ،‌رزمندگان را از زير خانه‌هاي شهر عبور داده و به نقاط مشخصي ، در كنار اردوي دشمن برساند . در عمليات «تپه‌هاي الله اكبر» كه دو ماه پس از عمليات امام مهدي (عج )انجام شد، همين طرح با پيروزي اجرا گرديد .


فاطمه دختر محمّد ملقّب به زهرا (به عربي: فاطِمَةُ اَّهراء بنت محمّد؛ زاده? 20 جمادي‌الثاني بين 35 تا 45 عام‌الفيل برابر 18 تا 8 پيش از هجرت در مکّه – درگذشته? 13 جمادي‌الاول يا 3 جمادي‌الثاني 11 هجري قمري در مدينه) دختر محمّد و خديجه، همسر علي بن ابي‌طالب، و مادر حسن بن علي و حسين بن علي است. او کوچک‌ترين دختر محمّد و تنها فرزندش بود که از خود فرزنداني باقي گذاشت، که به «سيد» يا «شريف» مشهورند. در تاريخ تولد فاطمه اختلاف بسياري هست. اما دو قول پنج سال پيش از بعثت و پنج سال پس از آن رايج‌تر است.


فاطمه در کودکي مستقيماً زير نظر پدر و مادرش رشد يافت؛ و جوانيش را در دوران دشوار کار تبليغي پدرش گذرانيد. فاطمه در محاصره? شعب ابي‌طالب مادرش را از دست داد. پس از هجرت به مدينه، در سال دوم هجري با علي بن ابي‌طالب ازدواج کرد و چهار يا پنج فرزند به دنيا آورد. در سال يازدهم هجري، پس از درگذشت پدرش، به دفاع از علي بن ابي‌طالب در جانشيني پيامبر پرداخت و خطبه? فدکيه را در مسجد پيامبر براي دفاع از حقّ خويش در مورد فدک ايراد کرد. او احتجاج‌هاي بسياري با ابوبکر و عمر کرد، اما اين احتجاج‌ها سودي نبخشيد. در جريان اين وقايع، عمر و گروهي از همراهانش به‌قصد گرفتن بيعت به خانه? علي رفته و در آنجا با مقاومت علي و فاطمه و طرفدارانشان روبرو شدند. سرانجام فاطمه زهرا با خشم از ابوبکر و عمر و بي خرسندي از ايشان درگذشت. او نخستين کس از خانواده? محمّد است که پس از محمّد درگذشت. تاريخ درگذشتش را از سي روز تا شش ماه پس از محمّد آورده‌اند، اما دو قول هفتادوپنج روز و نودوپنج روز رايج‌تر و معتبرتر است. محل دفن فاطمه زهرا نامشخص و مورد اختلاف است. با اين همه، سه جاي محتمل‌تر است: نخست در روضه? نبوي ميان قبر و منبر پيامبر، دوم در خانه? خود فاطمه زهرا که اکنون در مسجد النبي قرار گرفته‌است، و سوم در قبرستان بقيع.


به‌رغمِ گزارش‌هاي مذهبي فراواني که درباره? فاطمه هست، منابع تاريخي درباره? وي اندک است. وي از شخصيت‌هاي بسيار محترم نزد همه مسلمانان به‌ويژه شيعيان است. منابع اهل سنت شخصيت فاطمه را همچون بانويي پرهيزکار و باايمان مي‌نمايند و زندگي زاهدانه و شخصيتش را به‌عنوان الگوي تقوا مي‌ستايند. وي يکي از چهارده معصوم در نزد شيعيان دوازده‌امامي به‌شمار مي‌رود که داراي مقامات ويژه? معنوي مانند طهارت و عصمت است. همچنين وي از اهل بيت محمّد و يکي از پنج تن آل عباست. فاطمه در رويداد مباهله نيز نقش داشته‌است. براساس احاديث و روايات اهل سنت و شيعه، 135 آيه? قرآن درباره? فاطمه است. سوره‌هاي «انسان»، «قدر» و «کوثر» و آيات «مباهله»، «تطهير»، «نور» و «مَوَدَّت» برخي از اين سُوَر و آيات هستند. مصحف فاطمه، خطبه‌هاي «فدکيه» و «عيادت»، «حديث لوح فاطمه» و «دعاي نور» از آثار به‌جاي‌مانده از اويند.



بسم الله ارحمن الرحيم


انالله وانااليه الراجعون


شهادت جمعي ازنيروهاي خدوم وحافظان صلح وامنيت کشورعزيزمان ايران ومردم وکودکان بي گناه اين مرزوبوم کهنمان درحادثه ي تروريستي اهوازتسليت عرض ميکنيم بي شک نيروهاي مسلح حافظان جان ومال وناموس مردم هستندوامروزاگرارامش درمرزهاوجودداردبه واسطه ي فداکاري اين عزيزان است ضمن محکوم کردن اين حادثه ي ددمنشانه ي امريکايي صهيونيستي سعودي به خانواده هاي صبوراين بازماندگان مي گوييم مانيزدرغم ازدست دادن اين عزيزان باشماشريک هستيم ودرکنارشما خواهيم بودومطمينا ملت غيورايران وتمام گروهاي سياسي بارديگر وحدت کلمه واتحادوهمبستگي رادرداشتن دشمن مشترک به منصه ي ظهورخواهندگذاشت ودرکنارهم ازکيان جمهوري اسلامي ايران تااخرين نفس خوددفاع خواهند کرد.ودشمنان قسم خورده ي کافرما بدانند که جهموري اسلامي ايران وخون پاک شهيدان خط قرمزما خواهد بود ربيع صادقي  يکم مهرماه 97


 


ماه مبارک رمضان در حقيقت يکي از نعمات بزرگ پروردگار بوده که به منظور شستشوي وجود مان از گناهان به ما اعطاء گرديده است، لذا به هر خواهر و برادر با درک ماست تا از اين لحظات گرانبها و از اين شانس طلايي به منظور محو نمودن اشتباهات، خطاها و گناهاني که از ما سر زده است استفاده نمايد ، و با باز گشت اين ماه مبارک و پر فيض همزمان با آنکه از فوايد طبي آن برخوردار مي‌شويم، از فوايد دنيوي و اخروي آن نيز مستفيد گرديم. اينک در اين مجموعه به اميد آنکه گامي را در جهت پخش و گسترش احکام ديني خويش برداشته باشيم تعدادي از احاديث گرانمايه، حضرت رسول الله (ص) را جمع آوري نموده‌ايم تا همه از آن بهره‌مند شده و ما را نيز شامل دعاهاي شبانه روزي خويش گردانند.


 


خوشا به حال آن خواهر و برادر که هر لحظه اين ماه پر فيض و پر برکت را غنيمت شمرده و از آن در جهت مغفرت و بخشش گناهان‌شان استفاده نمايند و حسرت و افسوس به حال آن خواهر و برادري که با فرا رسيدن اين ماه مبارک هنوز هم از خواب غفلت بيدار نگرديده و با بي‌تفاوتي و بدون احساس مسئوليت، به گناهان گذشته‌شان ادامه داده و از اين شانس طلايي مستفيد نمي‌گردنند.


 


رسول الله (ص) فرمود: خداي عزوجل مي فرمايد: هر عمل فرزند آدم براي اوست غير از روزه که آن براي من است و من پاداش آنرا مي دهم و روزه سپري است ( در مقابل دورخ يا گناهان ) و چون روز روزه، يکي از شما باشد ، بايد ناسزا نگوئيد، و فرياد نکشيد و با کسي در گير نشويد م اگر کسي او را دشنام داد و يا با او جنگ کرد بايد بگويد: من روزه دارم و سوگند به ذاتي که جان مصطفي در يد اوست همانا بوي دهن روزه دار در نزد خداوند (ج) از بوي مشک نيکوتر است. و براي روزه‌دار دو شادي است که بدان شاد مي‌شود، يکي که چون افطار کند، شاد ميشود و ديگري که چون پروردگارش را ملاقات کند به روزه‌اش شاد مي‌گردد.


 


اين لفظ بخاري است و در روايتي از او آمده که روزه دار طعام، آشاميدني و شهوت خود را از جهت من ترک ميکند، روزه از براي من است و من بدان پاداش ميدهم و حسنه به ده برابرش.


خداي عزوجل مي‌فرمايد: هر عمل فرزند آدم براي اوست غير از روزه که آن براي من است و من پاداش آنرا مي دهم و روزه سپري است (در مقابل دورخ يا گناهان)


 


در روايتي از مسلم آمده که هر عمل فرزند آدم چند برابر مي‌شود نيکي به ده برابرش تا هفت‌صد برابرش - الله تعالي فرمود: مگر روزه که همانا از براي من است و من بدان پاداش ميدهم - شهوت و طعام خود را به دستور من ميگذارد و براي روزه دار دو شادي است يک شادي در وقت افطار ش و يک شادي در وقت ملاقات با پروردگارش و بوي دهن روزه دار در نزد خداي متعال از بوي مشک بهتر است.


 


اي مردم به شما ماه بزرگي رسيده. ماه مبارک، ماهي که در آن شبي است بهتر از هزار ماه. ماهي که خداوند روزه اش را فرض و قيام شبش را نفل قرار داده. کسي که به اجراي کاري نيکي تقرب جويد مانند آن است که فريضه را در ماه ديگري اداء نموده باشد. ماه صبر و ثواب صبر بهشت است، ماه دلجوئي است. ماهي است که روزي مومن در آن فراوان ميشود. کسي که در آن روزه داري را افطاري ميدهد، براي او با عث آمرزش گناهان و آزادي از آتش دوزخ ميشود و به اندازهء اجر روزه دار به وي داده ميشود بدون اينکه از ثواب روزه دار کاسته شود. گفتيم اي رسول خدا ، همگي ما توان افطار روزه دار را نخواهيم داشت. فرمود: اين ثواب را کسي هم حاصل ميکند که يک چشيدني از شير يا يک خرما و يا يک نوشيدني آب به روزه دار بدهد و کسي که روزه داري را سير مي نمايد، خدا او را از حوض من مينوشاند که تشنه نمي‌شود تا به بهشت داخل شود.


عكس العمل شيطان هنگام نزول آيه الكرسي
حضرت امام محمد باقر از امير المومنين (عليه السلام) روايت فرموده: هنگامي كه آيت الكرسي نازل شد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود آيه الكرسي آيه اي است كه از گنج عرش نازل شده و زماني كه اين آيه نازل گشت هر بتي كه در جهان بود با صورت به زمين خورد.
در اين زمان ابليس ترسيد و به قومش گفت :"امشب حادثه اي بزرگ اتفاق افتاده است باشيد تا من عالم را بگردم و خبر بياورم.
ابليس عالم را گشت تا به شهر مدينه رسيد مردي را ديد و از او سوال كرد: " ديشب چه حادثه اي اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آيه اي از گنج هاي عرش نازل شد كه بت هاي جهان به خاطر آن آيه همگي با صورت به زمين خوردند. ابليس بعد از شنيدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.

آيت الكرسي سيد آيات قرآن
پيامبر به حضرت علي (عليه السلام) فرمود: " يا علي ! من سيد عربم-مكه سيد شهر هاست- كوه سينا سيد همه كوه هاست- جبرئيل سيد همه فرشتگان است – فرزندانت سيد جوانان اهل بهشتند- قرآن سيد همه كتاب هاست – بقره سيد همه سوره هاي قرآن است – ودر بقره يك آيه است كه آن آيه 50كلمه دارد و هر كلمه 50 بركت دارد و آن آيت الكرسي است.

پاداش كسي كه آيت الكرسي را زياد مي خواند
عبدالله بن عوف گفته است:" شبي خواب ديدم كه قيامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آساني بررسي كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ هاي زيادي به من نشان دادند. به من گفتند: درهاي اين كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
بعد گفتند: خانه هايش را بشمار. ديدم 175 خانه بود. به من گفتند اين خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پريدم و خدا را شكر گفتم.

صبح كه شد نزد ابن سيرين رفتم و خواب را برايش تعريف كردم.

او گفت : معلوم است كه تو آيه الكرسي زياد مي خواني. گفتم : بله ؛ همين طور است. ولي تو از كجا فهميدي. گفت براي اينكه اين آيه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زيركي حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آيه الكرسي را بسيار بخواند سختي هاي مرگ بر او آسان مي شود.

داستان نزول
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: چون خداي متعال خواست سوره ي حمد و آيه هاي شهدالله (18و19 آل عمران) و قل اللهم (26-27آل عمران) و سوره توحيد و آيه الكرسي را به زمين نازل كندهمگي به عرش الهي چنگ زدند در حالي كه بين آن ها و خداوند حجابي نبود.
سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوي كساني كه عصيان و گناه مي كنند مي فرستي ؛ در حالي كه ما پاك و مطهر هستيم.

سپس خداي متعال فرمود :" به عزت و جلال خودم سوگند ، هيچ كس شما را بعد از نماز نخواند مگر اين كه او را در مرتبه بالاي قدس جاي دهم كه از نعمت هاي آن استفاده كنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحكت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند كه بسيار گناه كرده باشد كه كمترين آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمني پناه مي دهم و براي پيروزي بر هر دشمني ياريش مي دهم و مانعي به جز مرگ براي بهشت رفتن او نباشد.( يعني بعد از مرگ بلافاصله به بهشت مي رود)


آيت الكرسي براي حفظ چشم
بعد از هر نماز دستان را روي چشم بگذاريد و بعد از خواندن آيت الكرسي بگوييد:"اللهم احفظ حدقتي بحق حدقتي علي بن ابيطالب(عليه السلام)"

امان نامه الهي
امام كاظم (عليه السلام) فرمود: از بعضي پدران بزرگوارم شنيدم كه كسي داشت سوره حمد را مي خواند پس حضرت فرمود: هم شكر خدا را به جاي آورد و هم به پاداش رسيد. بعد حضرت شنيد كه سوره توحيد مي خواند فرمود: ايمان آورد و ايمني به دست آورد و سپس شنيد كه سوره قدر مي خواند فرمود: راست گفت و آمرزيده شد و بعد شنيد كه آيت الكرسي مي خواند فرمود: خداوند خالق امان نامه برايش فرو فرستاد.


بسم الله الرحمن الرحيم


بيانيه ي حزب همبستگي ايران اسلامي شاخه شهرستان دلفان


مردم شهيدپروروهميشه درصحنه ي دلفان ازانجاييکه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران برگرفته شده ازخون شهيدان گلگون کفن اين مرزوبوم است وبراي


حفظ دستاوردهاي ان بايد تا اخرين نفس هاي خود ازآن دفاع کنيم ومواظب توطيه هاي جديد استکبارجهاني وآل سعودخيانتکارباشيم .لذا حزب همبستگي


شاخه شهرستان دلفان برخودواجب ميداند اختشاشات اخيروخشونت اميزرامحکوم نمايد.زيرامامدافع بيان مطالبات وانتقادات سازنده باروش هاي قانونمندومسالمت آميزهستيم وهرگونه تخريب اموال عمومي وشعارهاي ساختارشکنانه رامحکوم مي کنيم .زيرا همه ي ماحاميان راستين انقلاب اسلامي وامام راحل (رض)


ورهبري شجاع هستيم .وازدولت محترم وراساي قواي مقننه وقضاييه مي خواهيم اين اعتراضات رافرصتي جهت ريشه کن کردن فقروفسادوتبعيض


قلمدادکنند .بنابراين دراين موقعيت حساس کنوني ازمردم شهيدپرورشهرستان دلفان مي خواهيم بصورت يدواحده وهماهنگ باحفظ وحدت وشعارالله اکبر


درروزجهارشنبه مورخه 13 ديماه 96ساعت 10 صبح ازآرمان هاي انقلاب ورهبري حمايت قاطع بعمل بياوريم .


                                                                               حزب همبستگي ايران اسلامي شاخه ي شهرستان دلفان


                                


 


نام قيامت يوم‌الحساب است، سؤال پيش مي‌آيد که چرا خدا در همين دنيا حساب و کتاب نمي‌ کند؟ وچرا در همين دنيا خوب‌ها را جزا و بدها را کيفر نمي‌ دهد؟
انجام حساب و کتاب در دنيا شدني نيست، زيرا برخي از افراد پس از انجام عملشان در دنيا نيستند تا جزا ببينند مانند شهدا و ممکن است بسياري از اعمال تا قرن‌ها آثار داشته باشد مانند اختراعات، پس بايد تا پايان دنيا صبر کرد، همچنين بسياري از افراد را نمي‌توان جزا و کيفر داد.


به عنوان مثال چگونه مي‌توان پيامبر را جزا داد، با عسل و کباب و هواپيماي شخصي نمي‌توان جزاي افرادي چون امام‌ خميني(ره) را داد، چون اينها براي همه وجود دارند، همچنين کيفر فردي چون صدام چيست و چگونه مي‌توان او را در اين دنيا کيفر داد؟

کيفر دادن به افراد ديگر نيز سرايت مي‌کند، به عنوان مثال اگر من بر سر يتمي بزنم و کيفر آن فلج شدن دست من باشد، خانواده من اذيت شده و غصه مي‌خورند، پس عواقب کيفر دادن در دنيا ممکن است به ديگران هم سرايت کند، بنابراين نمي‌توان در اين دنيا حساب و کتاب انجام داد.


ولي فقيه ازطرف خدانصب مي شود


 بايد توجه داشت كه مفهوم عبد در مقابل خداوند و ائمه عليهم السلام با هم تفاوتي ماهوي دارد خداوند سرپرست ماست ، اما سرپرست مستقل .


 ولي و صاحب اختيار ماست ، اما اين ولايت واين حق سلطه و استيلا را كسي به او نداده است . بلكه مستقيماً و ذاتاً اين موقعيت را داراست . اما خداوند متعال مي‌توان اين مقام را به عده‌اي از مخلوقات خود بدهد و براي آنها چنين جايگاهي در نظر بگيرد و ولايت و سروري و آقايي آنها را بر ساير مخلوقات مسلم بداند . اينگونه ائمه عليهم السلام به واسطه‌ي قرارداد خدا و به دنبال خواست او ولي و مولاي ساير مخلوقات خواهند بود و به اصطلاح اين موقعيت را « بالله » دارا مي‌شوند .


 در زيارت سيدالشهداء عليه السلام ميخوانيم :


السلام عليك يا بن أميرالمومنين عبدك و ابن عبدك و ابن امتك المقر بالرق . قصد حرمك واستجار بمشهدك (1)


سلام بر تو اي پسر اميرمؤمنان ! غلام تو و پسر غلامت و كنيزت در حالي كه اقرار كننده به غلامي توست قصد حرمت را كرده است و مجاور محل شهادت تو شده .


 


رقيت ،‌ظهور ديگر عبوديت


 در اين فراز شريف ، از عبوديت و بندگي با تعبير« رقّيّت» نام برده شده است .رقّيّت به مفهوم غلامي است و به كسي گفته مي شود كه مالكي دارد ، مالك سرور اوست و بر غلام ولايت دارد . به اين ترتيب مولي بر عبد خود و مالك بر مملوك خود سلطنت و ولايت ، حق امر و نهي و برتري و غلبه پيدا مي‌كند .


خدا كه مالك حقيقي همه‌ي مخلوقات است ، اين حق را به ائمه عليهم السلام نيز اعطا كرده است و چون مالك ، حق ولايت و آقايي و فرمانبري بر مملوك خود دارد ، بنابراين ائمه عليهم السلام به واسطه‌ي خدا ولي مومنين هستند .


خداوند متعال مالكيت و ولايت را به پيامبر ، اميرالمومنين و ساير ائمه صلوات الله عليهم عطا كرده و قلمروي آن را در تمامي امور قرار داده است . بنابراين مومنان در عين حال كه ائمه را نمي‌پرستند و آنان را ولي مستقل نمي‌دانند ، به اطاعت كامل و بدون قيد و شرط آنان اعتقاد دارند و آن را اعطا و فضل الهي در حق مواليان خود مي‌دانند .


پرسش :


 آيا امامت ارثى است؟ اگر ارثى نيست، چگونه از امام حسين(ع) به بعد، امامت به فرزندان ايشان يکى پس از ديگرى رسيده است؟


 


 


پاسخ :


 براي روشن شدن جواب بايد هم در معنا و مفهوم ارث دقت کنيم و هم امامت را بازشناسيم، تا بفهميم آيا امامت مي‌تواند موروثي باشد و چرا اين نسل و افرادي از اين سلسله به امامت رسيده‌اند؟


1- ارث يعني دارايي‌هايي که فرد در طول عمر خود کسب کرده، ملک و مال اوست و با مردن او به خويشاوندان نزديک منتقل مي‌شوند. کسي که در دوران زندگي خود زمين بايري را آباد کرده، بنايي ساخته، طلا و جواهري ذخيره نموده و. اموال و دارايي‌ها که متعلق به اوست، پس از مرگ وي به نزديکان او(به ترتيبي که در کتب فقه آمده) منتقل مي‌شود؛ اما اين فرد علاوه بر اموال و دارايي‌ها،‌ يکسري حالات و روحيّات هم پيدا کرده، با مجاهدت و رياضت و عبادت، به يقين، علم، بردباري، کنترل خشم و ديگر فضائل اخلاقي هم آراسته گرديده است اما اين حالات و روحيات از او جدايي ناپذيرند و صفات روحي و ذاتي وي شده‌اند و پس از ايشان به عنوان اموال او باقي نمي‌مانند تا به خويشاوندان وي به ارث برسد.


البته گاه به اصطلاح عرفي و مجازي مي‌گويند: شاگردان وي وارث علم اويند يا فرزند او وارث حلم و بردباري اوست؛ يعني شاگردان توانسته‌اند از او ياد بگيرند و از چشمة علم وي سيراب شوند يا فرزند او توانسته مانند پدر به زينت بردباري آراسته گردد، نه اينکه به معناي واقعي علم يا حلم از متوفي به آنان انتقال يافته باشد. امامت از اموال و دارايي‌هاي اکتسابي امام نيست و ميراث ايشان نمي‌باشد، تا پس از او به فرزندش يادگيري به ارث برسد.


2 – آنچه وارث را شايستة ارث بردن مي‌کند، فقط انتساب نسبي يا سببي است، يعني همين که فرزند يا همسر متوفي باشد، براي ارث بردن کافي است و شرط ديگري لازم نيست.


ممکن است بين وارث و متوفي هيچ همساني وجود نداشته باشد، مثلاً متوفي فردي دانشمند، فاضل، پارسا و معنوي است، ولي وارث نادان، بي تقوا،‌مادي و اهل فساد است، ولي چون با متوفي رابطه نسبي دارد، از او ارث مي‌برد اما امامت اين گونه نيست و کسي که منصب امامت را عهده دار مي‌گردد، بايد صلاحيت‌هاي فوق‌العاده داشته باشد.


3 – حکومت در گذشته اکتسابي و ملک به حساب مي‌آمد، زيرا يک فرد که قدرت،‌زور و تدبير داشت، با استفاده از اين توانايي‌ها بر مملکتي حکومت مي‌کرد و رياست خود را بر مردم تحميل مي‌نمود يا با سرنگون ساختن حاکمان پيشين،‌حکومت را به دست مي‌گرفت، و چون خودش و عموم جامعه حکومت را ملک او مي‌دانستند، آن را پس از مرگ او، ملک فرزندانش به حساب مي‌آوردند. اين مطلب گرچه مورد قبول عموم در زمان‌هاي گذشته بود، ولي پشتوانه محکم عقلي نداشت و امروزه کاملاً مردود است، از اين رو نظام حکومتي پادشاهي تقريباً از بين رفته است و عقل امروز آن را نمي‌پذيرد.


اما امامت ملک نيست و نمي‌تواند ارث باشد و افراد به صرف داشتن رابطة نسبي، صلاحيت به عهده گرفتن منصب امامت را نمي‌يابند.


امامت، نيابت از پيامبر است. پيامبر وحي را از فرشتة وحي مي‌گيرد و به مردم ابلاغ مي‌کند و تفسير و تبيين آن را برعهده دارد. پس از پيامبر وظيفة تبيين و تفسير وحي به عهدة امام است. امام بايد مانند پيامبر معصوم باشد تا بتواند مرجع مطمئن هدايت و تبيين وحي گردد.


هم چنان که تعيين رسول توسط خداوند است، تعيين امام هم توسط اوست، زيرا امامت مانند نبوت، از رسالت‌هاي الهي است و خداوند مي‌داند چه کسي را براي اين وظيفه تعيين کند: «الله أعلم حيث يجعل رسالته؛ خداوند بهتر مي‌داند رسالتش را کجا قرار دهد».(1)


خلاصه اينکه: امامت شأني اکتسابي نيست، بلکه به تعيين خداوند است، زيرا امام بايد از صفات دروني و قابليت‌هايي برخوردار باشد که تنها خداوند از آن عالم است. علاوه بر آن کسي شايستة به عهد گرفتن نبوت و امامت است که به مقام برگزيدة خدا رسيده باشد:


«الله يصطفي من الملائکة رسلاً و من الناس؛ خداوند از بين ملائکه و مردم رسولاني برمي‌گزيند و اختيار مي‌کند».


برگزيدة خدا بايد پاک و مطهر باشد و پليدي و ناپاکي شرک و کفر و ظلم او را نيالوده باشد و به عبارت ديگر معصوم باشد، از اين رو وقتي پروردگار با علم به قابليت حضرت ابراهيم پس از آزمون، مقام امامت او را اعلام مي‌دارد، در پاسخ به درخواست آن حضرت که اين مقام را براي فرزندان و ذرية خود درخواست کرد، فرمود: «عهد و پيمان من به ظالمان نخواهد رسيد».(3)


اين بيان خداوند روشن مي‌سازد که مقام امامت نمي‌تواند موروثي باشد،‌که اگر چنين بود، مطمئناً درخواست پيامبرش را رد نمي‌کرد. پس آيه مي‌فهماند که بايد شخص قابليت داشته باشد تا امام شود،‌ نه اينکه فرزند امام يا پيامبري چون حضرت ابراهيم خليل الله باشد.


بنابراين امامت شأني خدايي است که فقط بندگان صالح و پاک به انتخاب خداوند عهده دار آن مي‌گردند. اگر خداوند امامت را در نسل امام علي‌(ع) قرار داد، از اين رو بود که افرادي طاهر و پاک و سرآمد بودند.


امامان معصوم در بين بقيه افراد اهل بيت رسالت، از ويژگي‌هايي برخوردار بودند که آنان را سرآمد ساخته، شايستگي بخشيده و به مقام برگزيدگي از جانب خداوند مفتخر ساخت. خداوند آنان را شايسته و صالح ديد که مأموريت تبيين دين و هدايت مردم را به آنان واگذار کرد.


اگر فرزندان امام حسين(ع) را امام ميدانيم، به خاطر اين است که امامت آنان توسط خدا تعيين شده، نه بدين لحاظ که امامت امري ارثي است و پس از يک امام بايد به فرزند وي منتقل گردد.


اگر(بر فرض محال) خداوند، پس از امام حسين ديگري را امام قرار داده بود، بر ما لازم بود که امامت وي را بپذيريم. درميان فرزندان امامان نيز پسراني وجود داشتند که انسان‌هاي نيک بودند مانند حضرت ابوالفضل، اما عهده‌دار مقام امامت نبودند؛ زيرا از تمامي شرايط لازم براي برعهده گرفتن اين مقام برخوردار نبودند. آنها خود بر اين حقيقت آگاه بودند و هيچ گاه ادعاي امامت نداشتند، يا به عنوان اين که ارثي از پدر باشد، به نزاع برنمي‌خاستند،‌مانند فرزندان پادشاهان! اگر کسي چون جعفر کذاب ادعاي امامت کرد، از طرف شيعيان کذب او آشکار شد، زيرا نشانه‌هاي امامت را در او نمي‌ديدند، اگر چه فرزند امام بود.


از طرف ديگر بايد امام کسي باشد که به مقام عصمت و پاکي رسيده باشد تا شايسته مقام امامت گردد،‌همان گونه که خداوند فرمود: عهد و پيمان او (امامت) به ظالمان نخواهد رسيد. ظلم معناي عامي است که شامل هر گناه و معصيت مي‌شود؛ پس بايد امام از هر گناه و معصيت پيراسته باشد.


حال اگر امام پس از خود شخصي را که عهده دار مقام امامت باشد، از طرف خداوند معرفي نمايد.


مطمئناً کسي خواهد بود که شايستگي ذاتي و دروني آن را داشته باشد؛ زيرا در غير اين صورت،‌گناه و معصيتي بالاتر از اين نيست که کسي را طرف خداوند معرفي نمايد که خدا او را اراده نکرده است،‌يا کسي را که شايسته اين مقام نيست، صرفاً به جهت فرزند بودن او معرفي نمايد.


بنابراين اگر وجود آن امامان بزرگ را در نسل واحدي شاهديم، به خاطر وجود تمام شرايط لازم معنوي در اين خاندان شريف است. از سوي ديگر وابسته به کنش‏هاي اختياري آنان است، که لحظه به لحظه عمر و ارتباط محکمشان با خدا و دوري از هرگونه آلودگي و مبارزه وجهاد بيامان در راه خدا و. موجب برتري آنان بر ديگر منسوبان به خاندان پيامبر(ص) است.


--------------------------------------------------------------------------------------------------------------


پي‌نوشت‌ها:


1. انعام(6) آيه 124.


2. بقره(2) آيه 124.


بسم الله الرحمن الرحيم


روزي که حاج قاسم سليماني فرمودبراي نابودي توي ترامپ خودم کافي ام شايدمن وتوفکرنميکرديم منظورش ازاين حرف چيه ؟ولي الان باشهادتش فهيميديم که خون شهيدسليماني اغابودي اسراييل وال سعوداست چه بابرکت بودي سردارحتي ممات توهم سراسرنورورحمت هست نه فقط براي ک بلکه براي تمام منطقه شهادتت مبارک وان شالله باامام حسين محشورشوي


                                                                           التماس شفاعت اخرت ازشما سرداررشيداسلام رادارم بانهايت احترام :ربيع صادقي


چگونه از خود در برابر ويروس کرونا محافظت کنيم؟


در حال حاضر هيچ واکسني براي محافظت از شما در برابر ويروس کرونا انساني موجود نيست. ممکن است با انجام موارد زير بتوانيد خطر ابتلا به عفونت را کاهش دهيد:


دستان خود را حداقل به مدت 20 ثانيه با صابون و آب بشوييد.


 از دست زدن به چشم ، بيني يا دهان خودداري کنيد.


 از تماس نزديک با افرادي که مريض هستند خودداري کنيد. 


 هنگام سرفه يا عطسه دهان خود را با يک دستمال بپوشانيد ، سپس دستمال را درون سطل زباله بيندازيد.


 اشياء و سطوحي که اغلب لمس مي شود را تميز و ضد عفوني کنيد.


 اگر بيمار هستيد و فکر مي کنيد ممکن است علت آن مسافرت به منطقه آلوده به ويروس کرونا يا تماس با شخصي باشد که در آنجا بوده است ، بايد به يک پزشک اطلاع دهيد و به دنبال درمان زودهنگام باشيد. 


 


چگونه از ديگران در برابر ويروس کرونا محافظت کنيم ؟


اگر علائمي مانند سرماخوردگي داريد ، با انجام موارد زير مي توانيد از ديگران محافظت کنيد


 در حالي که بيمار هستيد در خانه بمانيد.


 از تماس نزديک با ديگران خودداري کنيد.


• هنگام سرفه يا عطسه ، دهان و بيني خود را با يک دستمال بپوشانيد ، سپس دستمال را درون سطل زباله ريخته و دستان خود را بشوييد.


 اشياء و سطوح را تميز و ضد عفوني کنيد.


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

وبگردی ترفندهای مختلف طراحی وب محمد سینا خوشکار تولید کننده درب چوبی ساختمان Brenda نویسنده فرش به روز ماشینی سینمایی آشپزی و خانه داری