پرسش :


 آيا امامت ارثى است؟ اگر ارثى نيست، چگونه از امام حسين(ع) به بعد، امامت به فرزندان ايشان يکى پس از ديگرى رسيده است؟


 


 


پاسخ :


 براي روشن شدن جواب بايد هم در معنا و مفهوم ارث دقت کنيم و هم امامت را بازشناسيم، تا بفهميم آيا امامت مي‌تواند موروثي باشد و چرا اين نسل و افرادي از اين سلسله به امامت رسيده‌اند؟


1- ارث يعني دارايي‌هايي که فرد در طول عمر خود کسب کرده، ملک و مال اوست و با مردن او به خويشاوندان نزديک منتقل مي‌شوند. کسي که در دوران زندگي خود زمين بايري را آباد کرده، بنايي ساخته، طلا و جواهري ذخيره نموده و. اموال و دارايي‌ها که متعلق به اوست، پس از مرگ وي به نزديکان او(به ترتيبي که در کتب فقه آمده) منتقل مي‌شود؛ اما اين فرد علاوه بر اموال و دارايي‌ها،‌ يکسري حالات و روحيّات هم پيدا کرده، با مجاهدت و رياضت و عبادت، به يقين، علم، بردباري، کنترل خشم و ديگر فضائل اخلاقي هم آراسته گرديده است اما اين حالات و روحيات از او جدايي ناپذيرند و صفات روحي و ذاتي وي شده‌اند و پس از ايشان به عنوان اموال او باقي نمي‌مانند تا به خويشاوندان وي به ارث برسد.


البته گاه به اصطلاح عرفي و مجازي مي‌گويند: شاگردان وي وارث علم اويند يا فرزند او وارث حلم و بردباري اوست؛ يعني شاگردان توانسته‌اند از او ياد بگيرند و از چشمة علم وي سيراب شوند يا فرزند او توانسته مانند پدر به زينت بردباري آراسته گردد، نه اينکه به معناي واقعي علم يا حلم از متوفي به آنان انتقال يافته باشد. امامت از اموال و دارايي‌هاي اکتسابي امام نيست و ميراث ايشان نمي‌باشد، تا پس از او به فرزندش يادگيري به ارث برسد.


2 – آنچه وارث را شايستة ارث بردن مي‌کند، فقط انتساب نسبي يا سببي است، يعني همين که فرزند يا همسر متوفي باشد، براي ارث بردن کافي است و شرط ديگري لازم نيست.


ممکن است بين وارث و متوفي هيچ همساني وجود نداشته باشد، مثلاً متوفي فردي دانشمند، فاضل، پارسا و معنوي است، ولي وارث نادان، بي تقوا،‌مادي و اهل فساد است، ولي چون با متوفي رابطه نسبي دارد، از او ارث مي‌برد اما امامت اين گونه نيست و کسي که منصب امامت را عهده دار مي‌گردد، بايد صلاحيت‌هاي فوق‌العاده داشته باشد.


3 – حکومت در گذشته اکتسابي و ملک به حساب مي‌آمد، زيرا يک فرد که قدرت،‌زور و تدبير داشت، با استفاده از اين توانايي‌ها بر مملکتي حکومت مي‌کرد و رياست خود را بر مردم تحميل مي‌نمود يا با سرنگون ساختن حاکمان پيشين،‌حکومت را به دست مي‌گرفت، و چون خودش و عموم جامعه حکومت را ملک او مي‌دانستند، آن را پس از مرگ او، ملک فرزندانش به حساب مي‌آوردند. اين مطلب گرچه مورد قبول عموم در زمان‌هاي گذشته بود، ولي پشتوانه محکم عقلي نداشت و امروزه کاملاً مردود است، از اين رو نظام حکومتي پادشاهي تقريباً از بين رفته است و عقل امروز آن را نمي‌پذيرد.


اما امامت ملک نيست و نمي‌تواند ارث باشد و افراد به صرف داشتن رابطة نسبي، صلاحيت به عهده گرفتن منصب امامت را نمي‌يابند.


امامت، نيابت از پيامبر است. پيامبر وحي را از فرشتة وحي مي‌گيرد و به مردم ابلاغ مي‌کند و تفسير و تبيين آن را برعهده دارد. پس از پيامبر وظيفة تبيين و تفسير وحي به عهدة امام است. امام بايد مانند پيامبر معصوم باشد تا بتواند مرجع مطمئن هدايت و تبيين وحي گردد.


هم چنان که تعيين رسول توسط خداوند است، تعيين امام هم توسط اوست، زيرا امامت مانند نبوت، از رسالت‌هاي الهي است و خداوند مي‌داند چه کسي را براي اين وظيفه تعيين کند: «الله أعلم حيث يجعل رسالته؛ خداوند بهتر مي‌داند رسالتش را کجا قرار دهد».(1)


خلاصه اينکه: امامت شأني اکتسابي نيست، بلکه به تعيين خداوند است، زيرا امام بايد از صفات دروني و قابليت‌هايي برخوردار باشد که تنها خداوند از آن عالم است. علاوه بر آن کسي شايستة به عهد گرفتن نبوت و امامت است که به مقام برگزيدة خدا رسيده باشد:


«الله يصطفي من الملائکة رسلاً و من الناس؛ خداوند از بين ملائکه و مردم رسولاني برمي‌گزيند و اختيار مي‌کند».


برگزيدة خدا بايد پاک و مطهر باشد و پليدي و ناپاکي شرک و کفر و ظلم او را نيالوده باشد و به عبارت ديگر معصوم باشد، از اين رو وقتي پروردگار با علم به قابليت حضرت ابراهيم پس از آزمون، مقام امامت او را اعلام مي‌دارد، در پاسخ به درخواست آن حضرت که اين مقام را براي فرزندان و ذرية خود درخواست کرد، فرمود: «عهد و پيمان من به ظالمان نخواهد رسيد».(3)


اين بيان خداوند روشن مي‌سازد که مقام امامت نمي‌تواند موروثي باشد،‌که اگر چنين بود، مطمئناً درخواست پيامبرش را رد نمي‌کرد. پس آيه مي‌فهماند که بايد شخص قابليت داشته باشد تا امام شود،‌ نه اينکه فرزند امام يا پيامبري چون حضرت ابراهيم خليل الله باشد.


بنابراين امامت شأني خدايي است که فقط بندگان صالح و پاک به انتخاب خداوند عهده دار آن مي‌گردند. اگر خداوند امامت را در نسل امام علي‌(ع) قرار داد، از اين رو بود که افرادي طاهر و پاک و سرآمد بودند.


امامان معصوم در بين بقيه افراد اهل بيت رسالت، از ويژگي‌هايي برخوردار بودند که آنان را سرآمد ساخته، شايستگي بخشيده و به مقام برگزيدگي از جانب خداوند مفتخر ساخت. خداوند آنان را شايسته و صالح ديد که مأموريت تبيين دين و هدايت مردم را به آنان واگذار کرد.


اگر فرزندان امام حسين(ع) را امام ميدانيم، به خاطر اين است که امامت آنان توسط خدا تعيين شده، نه بدين لحاظ که امامت امري ارثي است و پس از يک امام بايد به فرزند وي منتقل گردد.


اگر(بر فرض محال) خداوند، پس از امام حسين ديگري را امام قرار داده بود، بر ما لازم بود که امامت وي را بپذيريم. درميان فرزندان امامان نيز پسراني وجود داشتند که انسان‌هاي نيک بودند مانند حضرت ابوالفضل، اما عهده‌دار مقام امامت نبودند؛ زيرا از تمامي شرايط لازم براي برعهده گرفتن اين مقام برخوردار نبودند. آنها خود بر اين حقيقت آگاه بودند و هيچ گاه ادعاي امامت نداشتند، يا به عنوان اين که ارثي از پدر باشد، به نزاع برنمي‌خاستند،‌مانند فرزندان پادشاهان! اگر کسي چون جعفر کذاب ادعاي امامت کرد، از طرف شيعيان کذب او آشکار شد، زيرا نشانه‌هاي امامت را در او نمي‌ديدند، اگر چه فرزند امام بود.


از طرف ديگر بايد امام کسي باشد که به مقام عصمت و پاکي رسيده باشد تا شايسته مقام امامت گردد،‌همان گونه که خداوند فرمود: عهد و پيمان او (امامت) به ظالمان نخواهد رسيد. ظلم معناي عامي است که شامل هر گناه و معصيت مي‌شود؛ پس بايد امام از هر گناه و معصيت پيراسته باشد.


حال اگر امام پس از خود شخصي را که عهده دار مقام امامت باشد، از طرف خداوند معرفي نمايد.


مطمئناً کسي خواهد بود که شايستگي ذاتي و دروني آن را داشته باشد؛ زيرا در غير اين صورت،‌گناه و معصيتي بالاتر از اين نيست که کسي را طرف خداوند معرفي نمايد که خدا او را اراده نکرده است،‌يا کسي را که شايسته اين مقام نيست، صرفاً به جهت فرزند بودن او معرفي نمايد.


بنابراين اگر وجود آن امامان بزرگ را در نسل واحدي شاهديم، به خاطر وجود تمام شرايط لازم معنوي در اين خاندان شريف است. از سوي ديگر وابسته به کنش‏هاي اختياري آنان است، که لحظه به لحظه عمر و ارتباط محکمشان با خدا و دوري از هرگونه آلودگي و مبارزه وجهاد بيامان در راه خدا و. موجب برتري آنان بر ديگر منسوبان به خاندان پيامبر(ص) است.


--------------------------------------------------------------------------------------------------------------


پي‌نوشت‌ها:


1. انعام(6) آيه 124.


2. بقره(2) آيه 124.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : امامت ,امام ,خداوند ,مقام ,بايد ,فرزند ,مقام امامت ,امام بايد ,معرفي نمايد ,امام حسين ,شرايط لازم ,خداوند معرفي نمايد
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هنرستان کاردانش ایران شهرستان سراوان بوی خوشِ ارغوان فراسوی نور شرکت مهندسی مشاور طراحان ابنیه آژند های کلیک Shane Matt ماتیس ایده کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. مجله پوست، مو، زیبایی، لاغری، جراحی پلاستیک، تغذیه و زنان و زایمان